نکته ای در مورد بند آخرشعر «در بیابان های تبعید»
به نام خدا سرزمین ما زمرد است / ولی در بیابان های تبعید / بهارهای پیاپی / جز زهر بر چهره ی ما نمی پاشد/ ... در نگاه اول این بند شعر کمی مبهم و حتّی نامربوط به نظر می رسد ؛ سرزمین ما زمرد است ولی فقط زهر بر چهره ی ما می پاشد ! چه ارتباطی بین زهر و زمرد وجود دارد ؟ اگر ما اشاره ی ظریف و هنرمندانه ی شاعر را به باوری عامیانه و کهن دریابیم ، زیبایی این بند از شعر را بیش تر درک خواهیم کرد . برطبق باوری کهن اگر زمّرد را جلوی چشم افعی بگیرند ، افعی کور می شود . شاعر در این بند هنرمندانه و با تشبیهی پنهان ( مضمر ) صهیونیست ها را به افعی تشبیه کرده است و سرزمین فلسطین را با تشبیهی آشکار به زمرّد مانند کرده . و در شگفت است که چرا این زمرد ( سرزمین فلسطین ) چشم افعی ( صهیونیست ها ) را نه تنها کور نمی کند بلکه زهر ظلم و ستم آنها، بیش از پیش آوارگان فلسطینی را آزار می دهد . |
نظرات شما عزیزان:
+ نوشته شده در 15 آذر 1395 ساعت 22:27 توسط سجاد
| تعداد بازديد : 102